عجايب خلقت بدن انسان
مقدار رگى كه در بدن ما به كار رفته، و خون را مىبرد و برمىگرداند، اگر اين مقدار رگ را از بدن بيرون بياورند و سر هم بدوزند، يك برابر و نيم فاصله زمين تا كره ماه مىشود!
شبكههاى عصبى را اگر بيرون بياورند و سر هم بچسبانند، دوازده مرتبه دور كره زمين دور مىزند! در اين هيكل انسان فقط خودش مىداند كه چه كرده است و ما هم فقط آيه شصت و چهار سوره مؤمن را مىبينيم:
« فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ »
هر تار موى بدن انسان داراى يك سوراخ مىباشد، اين سوراخ با چه نظم و فكر و چه متهاى صورت گرفته است! اين يك فهرست است نه تفصيل كتاب وجود!
در بيمارستانها كه بدن مردهها را براى دانشجويان تشريح مىكنند، پوست را باز مىكنند، رگ را باز مىكنند، قلب را باز مىكنند، معده را باز مىكنند، از همه اين اساتيد بپرسيد كارخانه رنگرزى بدن كجاست؟ منشأ رنگ سياهى و سفيدى چشم چيست؟ منشأ سياهى و سفيدى مو و بدن در كجاست؟
كارخانه سنگبرى بدن كجاست كه دو مرتبه سنگ نقرهاى فام درست مىكند و كنار لثه مىدهد، يك بار از سن هفت يا هشت ماهگى تا هفت سالگى تمام لثه را از سنگ آسيا پر مىكند! سپس بعد از هفت سالگى دندانهاى انسان شل مىشود، كارخانه شل كننده كجاست؟ سپس يك دست دندان بيرون مىدهد كه تا هفتاد سال كار مىكند! اين سنگها را كجا مىسازند، رنگش را كجا مىسازند، مينايش را كجا مىسازند؟ چطور اين سنگها را به عصب زنده وصل مىكند كه بتواند دوام بياورد؟!
« وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ »
و چرا هيچ اشتباهى صورت نمىگيرد؟ چرا هر بچهاى كه به دنيا مىآيد كف پايش منحنى است؟ براى اينكه پا بتواند بار بدن را تحمل كند!
پلك چشم چرا متحرك است؟ گوش چرا ثابت است؟ چشم چرا در دارد ولى گوش در ندارد؟ آرواره پايين چرا حركت مىكند و آرواره بالا ثابت است؟ در اين كارگاه بدن چه خبر است؟ اين همه كارخانه مولد كجاى بدن انسان است؟ چه كسى پشت اين همه نيرو و قدرت است؟ چه علمى؟ چه ارادهاى؟ چه حكمتى؟ چه عدلى؟ چه حقيقتى؟ چه رحمتى؟
« ذَ لِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَــلَمِينَ »
اين خداست! نفس نمونه باد و بخار است! پا نمونه مركبها! كبد و كليه نمونه تصفيه خانهها! اما چه نمونهاى؟!